اخبار و مصاحبه
شماره : 31656
۹:۱۸ ۱۳۹۹/۸/۱۲
صدرا تشریح کرد: انقلاب اسلامی و الگوی پیشرفت تمدن نوین اسلامی در گام دوم

دکتر علیرضا صدرا گفت: انقلاب اسلامی در شرایطی پیروز شد که در آن زمان فوکویاما نظریه پایان دین را مطرح کرده بود، در حالی که امروزه نظریه پایان لیبرالیسم مطرح است و می‌گویند مدرنیسم به پایان رسیده است.

به گزارش روابط عمومی مرکز فرهنگی دانشجویی امام، ولایت فقیه و انقلاب اسلامی، دکتر علیرضا صدرا، عضو هئیت علمی دانشگاه تهران، در همایش نهمین دروه فرهنگی- آموزشی طریق جاوید در خصوص انقلاب اسلامی و الگوی پیشرفت تمدن نوین اسلامی در گام دوم عنوان کرد: انقلاب اسلامی در زمانی به پیروزی رسید که جهان به حالت دو قطبی در آمده بود اندکی پس از آن بلوک شرق فروپاشید و فروپاشی بلوک غرب را در حال مشاهده هستیم. تنها یک فقره از هزینههای بلوک غرب به میزان تولید ناخالص ملی(16 تریلیون دلار) است و در واقع به ورشکستگی رسیده و میتوان گفت تنها چیزی که آنها را فعال نگه داشته، ذخایری است که سالها پیش از کشورهای دیگر به غارت گرفتهاند.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نیز اظهار کرد:  سه بحران جدی است که غرب و سرمایه‌داری با آن دست و پنجه نرم می‌کند، نخست شکاف شدید و عمیق بین هزینهها و درآمدها، قبل از انقلاب اسلامی، هزینهها با اندک تغییری نسبت به درآمدها افزایش پیدا میکرد اما پس از انقلاب اسلامی ایران مردم با افزایش وحشتناک هزینههایی مواجه شدند که به نسبت درآمدها اصلاً قابل جبران نبود. زمانیکه جنگ شروع شد، بنیصدر نزد امام رفت و به نوعی خواست امام را متوجه کند، لذا گفت که آنها مجهز به توپ و تانک هستند ولی ما خیر! امام فرمودند: ایمان در برابر توپ و تانک (به نوعی خواستند بگویند که علاوه بر تجهیز به توپ و تانک باید از عنصر ایمان کمک بگیریم). پس از عملیات فتحالمبین، به جهت غنائمی که از صدام به دست ما افتاد، نیروی زمینی سپاه شکل گرفت و به همین شکل در آزادسازی خرمشهر، ایمان در برابر توپ و تانک، سبب گردآوری بخش وسیع از تجهیزات شد و به نوعی خون بر شمشیر پیروز گشت؛ در همین راستا بود که کشورهای درگیر جنگ با جمهوری اسلامی ایران به شدت هزینههایشان افزایش پیدا کرد.

 وی ادامه داد: شکاف دیگری که بحرانی جدی برای غرب است، شکاف قدرت و اقتدار است این کشورها دارای قدرت هستند اما اقتدارشان به شدت کاهش پیدا کرده چون اقتدار به نوعی اثربخشی قدرت میباشد. پیش از این اقتدارشان بیش از قدرتشان بود اما اکنون به شدت اقتدارشان نسبت به قدرتشان کاهش پیدا کرده به تعبیر مقام معظم رهبری(مد ظله)، هندسه قدرت عوض شده چراکه ایمان وارد معادلات قدرت گردیده است. ما بُعدی از قدرت داریم که آنها از آن محرومند و اقتداری ایجاد میکند که باز از این جهت نیز آنها فاقد آن هستند. در گذشته شاید تعداد شهدای فلسطینی را به درستی اعلام نمیکردند اما امروز با افتخار از تعداد شهدایشان نام میبرند. شاید به همین دلیل باشد که وقتی طلسم قدرت بشکند و کسی از هیمنه آمریکا و متحدانش ترس به دل ندهد، خواهی نخواهی قدرت و اقتدارشان در هم خواهد شکست؛ به معنای واقعی باید بگوییم که او میجنگد برای زندگی کردن(راحت زندگی کردن) و این میجنگد برای زنده ماندن(زندگی با عزت).

علیرضا صدرا گفت: بحران سومی که غرب با آن مواجه است بحران فرهنگی و خلأ معنویت است. آنها این‌گونه تصور می‌کردند که با تزریق رفاه این خلأ برطرف می‌شود، اما این‌گونه نبود و این رفاه مادی شرایط را بدتر کرده، زیرا دین‌گرایی و معنویت‌گرایی جریانی جهانی است که در حال گسترش است همان طور که مولوی می فرماید:            

لذت از جوعست نه از نقل نو                        با مجاعت از شکر به نان جو

وی ادامه داد: انقلاب اسلامی موفق شد در دورانی که نظام اسلامی معنایی نداشت، دست به تأسیس این نظام بزند، چرا که انقلاب اسلامی سه عنصر مهم مکتب، امامت و امت را دارددر شرایط فعلی خلأ رهبری صالح در جهان اسلام کاملا حس میشود چون خاورمیانه پایگاه است و از نظر سرمایه انسانی باید بگویم در اروپا 52 میلیون مسلمان وجود دارد که تا سال 2050 تعدادشان به اکثریت در برابر دینهای دیگر خواهد رسید به همین دلیل باید جهت ایجاد تمدن نوین اسلامی تلاش خود را انجام دهیم؛ اینکه میبینید در جهان بحث ترس از اسلام بهطور جدی مطرح شده، به دلیل ترس از آینده و جهان شمولی اسلام میباشد، حال آنکه اسلام دارد کار خود را به بهترین وجه انجام میدهد. فقدان یک رهبر صالح به شدت حس میشود اما بنا به گفته امام خمینی(ره) کبیر اتحاد جماهیر اسلامی هر یک بهطور مستقل و خوشه انگوری به حیات خود ادامه میدهند. مهم همین است که جمهوری است و نه سلطنتی و اتحاد این کشورها منجر به تبادل، تعامل و منجر به پیمان دسته جمعی شده و چنین ساختار قدرتی، اقتدار بیشتری را به ارمغان خواهد آورد.

وی با بیان اینکه انقلاب اسلامی چند گام مهم و اساسی برداشت، اظهار کرد: انقلاب اسلامی نخست به نهادسازی و تأسیس نظام پرداخت و در آخر هم نهادسازی علمی را رقم زد. سپس وارد فاز دفاع مقدس شد و در این مرحله نظام تثبیت شد، زیرا تمام ابرقدرتهای جهان در یک سو و ایران در سوی دیگر قرار داشت ایران به عنوان قدرت وابسته، رعیت استعمار و ژاندارم منطقه وارد جنگ شد و نهایتاً به عنوان قدرت منطقهای از جنگ خارج شد. و در فاز بعد ایران وارد توسعه زیربنایی کشور و ساخت کشور آغاز شد.

علیرضا صدرا تشریح کرد: در ابتدای انقلاب جمعیت ایران30 میلیون بود که نیمی روستایی بوده و 96 درصد این قشر، فاقد برق و امکانات اینچنینی بودند اما الان به مرحلهای رسیدهایم که میتوانیم صادرکننده برق باشیم. در زمینه بهداشت نیز سن امید به زندگی در سال 1356، 54 سال و امروز با گذشت چهل و چند سال از انقلاب، 76 سال است؛ به این معنی که اگر ما با جمعیت 85 میلیون نفر، سن امید به زندگی همان 54 باقی مانده بود، جمعیت میبایستی حدود 60 و اندی میشد. به لطف خدا نیروی انسانی کارآمد، توانمند و مستعد ایرانی نه تنها در کشور بلکه در بسیاری از کشورها از جمله کانادا، ناسای آمریکا و... به گونهای برجسته میدرخشد و این درخشش را مدیون اسلام و تعلیمات آن بوده و هرگونه احساس نیاز به قیم را کنار زده و خود، سرنوشت کشورش را رقم زده است.

وی در ادامه بیان کرد: با تربیت نیروی انسانی در همه زمینه‌ها کشور وارد فاز نقدینگی شد و با افزایش این نقدینگی کشور به سمت تولید سوق پیدا کرد. بحثی که در حال حاضر با آن دست به گریبان هستیم، بحث جابهجایی قدرت است که اندکی ضعیف به نظر میرسد. چراکه اولینبار است که تجربه مردمسالاری داریم که با اراده مردم حکومت عوض میشود، در عصرهای گذشته دولتها معمولاً با شمشیر جابهجا میشدند.آنچه باید در اولویت قرار بگیرد، تولید برنامه و کادرسازی است. به عنوان مثال آیا لزوماً بهترین اقتصاددان، وزیر اقتصاد خوبی خواهد بود؟! در حال حاضر هیچگونه مانعی برای جهش و رونق تولید نداریم بلکه با رکود تورمی مواجه هستیم و این ناشی از تولید و مازاد آن است که به جهت تحریم اجازه صادرات نداریم، رکود و تورمی خطرناک است که توأم با کمبود باشد.

عضو هئیت علمی دانشگاه تهران عنوان کرد: از چهل سالی که از انقلاب میگذرد، 20 سال را به فعالیتهای آبی- خاکی پرداختیم(سدسازی، پلسازی، راهسازی، بندرسازی) و 20 سال دیگر را وارد برنامههای نفت و گاز شدیم بهطوریکه باید با کمال افتخار بگوییم که 100 تن محصول پتروشیمی جهت صادرات داریم، پیش از این 5 میلیون دلار واردات در این زمینه داشتیم، اما اکنون درخصوص صادرات این محصولات تحریم هستیم؛ یعنی به معنای واقعی تحریمها برای ما برکت بوده تا به این شکل بتوانیم بنا به گفته رهبری معظم روی پای خود بایستیم؛ همینطور در زمینه فولاد، آهن و سیمان مصرف کننده بودیم اما هماکنون صادر کننده هستیم؛ در شرایط و بحران کرونا، ایران در بین دیگر کشورها در تولید و صادرات فولاد رتبه اول را داشته و در مقایسه با گذشته حدوداً 34 درصد رشد در این زمینه داشته است. رشد نقدینگی برای ما بحران و بن بست نیست، بلکه نحوه و شیوه استفاده و هدایت این نقدینگی است که پاسخگو و حلال مشکلات ماست که باید در جای خود به کار گرفته شود.

وی با اشاره به اینکه وحشت دشمن از جهان اسلام نیروی انسانی آن است ادامه داد: کشوری مثل چین، روی سرمایه انسانی کشورش کار کرده ولی دو مشکل دارد: یکی اینکه روی توسعه سیاسی کار نکرده و جابهجایی قدرت در آنجا مطرح نیست و دوم اینکه توسعه فرهنگ را کلاً به کناری نهاده است. در صورتیکه همانند یک انسان که روح و فکر و جسمش باید با هم رشد کند، نمیتوان در یک زمینه کار کرد و دیگری را معطل نگه داشت.

وی ادامه داد:  علوم پایه تمدن میسازد و علوم بالینی فعال در زمینه توسعه فیزیکی(ساخت آسمان خراش، شهر و ...) است، به گفته کیسینجر ایران در حال ساخت تمدن، منظور همان احیای تمدن اسلامی است و آقای حسنعلی هیکل هم به همین شکل گفتند که ایران منجی میشود اما اشغالگر خیر! نکته دیگری که حسنعلی هیکل ابراز داشتند این بود که: من نمیدانم ولایت فقیه چیست اما هرچه هست منجر به پیروزی ایران خواهد شد. ولایت فقیه، نوعی ایده دادن، رهبری و اندیشیدن است و نه اشغال؛ مطمئناً اسرائیل به شدت از حزبالله و نیروهایش خشمگین است چون میبیند که چطور برای آرمانها و اهدافشان جان فشانی میکنند. بهطورکلی در دنیا هیچ کشوری همچون فلسطین وجود ندارد که اینچنین مقاوم و مستحکم در برابر دشمن بایستد چون بار قبل پس از 200 سال ایستادگی به نتیجه رسیدند و اکنون با گذشت 70-60 سال، زودتر از سری قبل به نتیجه خواهند رسید؛ هماکنون با مدلی که عرض کردم، فلسفه اسرائیل منتفی است و نه تنها برایشان سودی ندارد، بلکه هزینهساز است.

علیرضا صدرا گفت: باید درباره ایران بگویم: حقیقتاً وضعیت کشور را با توجه به رکود تورمی میتوان به عارضه سرماخوردگی تشبیه کرد که قابل درمان است و نه سرطان. کار جهاددانشگاهی این است که سرمایه دانشگاهی را تبدیل به نیروی عملیاتی کنند.گام دوم؛ افزایش کارآمدی در ساختارها(در قانونگذاری، نظام اداری و سیاستگذاری روزمره) که البته چون جابهجایی قدرت صورت گرفته و به شکل جمهوری درآمده باید تشکلهای سیاسی به کادرسازی بپردازند. در حال حاضر اتاق فکرهایی در نظر گرفته شده تا تولید برنامه و در پی آن کادرسازی انجام شود.

وی با اشاره به اینکه کارآمدی در ایران به دو بخش بهره‌وری و اثربخشی تقسیم می شود بیان کرد: نظام جمهوری اسلامی در بهرهوری کاملاً موفق بوده اما در بخش دوم(اثربخشی) خیر؛ در بحث قانونگذاری مثلاً مجلس فرانسه در 1789 تأسیس شده و طی حدود 300 سال تعداد 2300 قانون و ایران در این 40 سال 12600 قانون تولید کردیم که غالباً مرّ قانونی ندارند و دارای تعارض هستند که باید به نوعی حل و فصل شوند که قطعاً این همه قانون مخلّ خواهد بود. مجلس باید کارآمد باشد و نه فقط محلی برای تولید قانون! اول مشکل قانونگذاری(یک قانون خوب از باران بهاره برای اداره کشور ارزش بیشتری دارد) دوم در نظام اداری، هرکجا نهادسازی کردهایم، هزینه کم و اثر زیاد دیدهایم، اما سازمانها خیر، برعکس نهادها هزینه زیاد و بازدهی پائین دارند، چون سیستم روی مالیات و ابزار فکر میکند در صورتیکه امام سرمایهگذاری روی معنویت را مهم میدانستند. نهادها روی نیروی انسانی سرمایهگذاری میکنند و نگاه نهادهای ما به نیروی انسانی است اما نگاه سازمانهای ما به بودجه هست.

وی ادامه داد: ما باید مسیر الگوسازی ایرانی - اسلامی پیشرفت داشته باشیم که در این زمینه هر کشوری مثلاً عراق، فلسطین و ... برای خودشان و با مختصات خاص خود باید اقدام کنند؛ اما مشترکاتی هم در این بین وجود دارد که البته در اصل یکی است ولی از لحاظ تکنیکها و تاکتیکها مربوط به هر کشوری بنا به اقتضائات متفاوت است. بنابراین چالش، کارآمدسازی ملی(نه فقط ایران منظور دولتی، عمومی،خصوصی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی) است. چشمانداز، تمدن نوین اسلامی است که دیگر جهان اسلامی پیشین نیست و فراتر از آن است؛ لذا باید همگی کمک، همکاری، همفکری کنیم تا بیداری بیشتری صورت پذیرفته و به تمدن خوشهای(شبکهای) تبدیل شود و همان مصداق کلام خمینی کبیر است که همگان را به ایجاد اتحاد جماهیر اسلامی فرا میخواند که بایستی به شیوه مردمسالاری به آن دست یازند؛ در همین راستاست که جمهوری با ملوکیت ناهمخوان و ناسازگار است؛ چون تعامل و صلح دو کشور که یکی مصداق گرگ و دیگری بسان آهوست به واقع غیر ممکن مینماید. چون حتی بعد از سازش هم دشمنیها بسان گذشته و به دلیل خوی وحشیگری و درندگی دوباره برمیگردد؛ همانگونه که در قرآن کریم داریم: «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَى، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى».

وی در پایان خاطرنشان کرد: آنچه در حال حاضر باعث به وجود آمدن مشکلات جدی در کشور شده است، بحران نقدینگی است که عارضی بوده و لاینحل و ذاتی نیست. و باید به مدیریت نقدینگی بپردازیم و کارایی خود را در این حوزه بالا ببریم. البته در این عرصه سرمایه انسانی لازم موجود است ولی بیش از آن به سرمایه فکری نیازمندیم که بحران کرونا سبب شد به این حقیقت برسیم و شاهد کارهای عظیمی انجام شده در بخشهای دانشبنیان باوجود تحریمها باشیم. به امید حق در صورت جلو بردن سرمایه فکری و بهادادن به این مهم و در کنار آن توجه به سرمایه انسانی باتوجه به بسترهای صورت گرفته پیشین میتوان بر مشکلات فائق آمد.

وی یادآور شد: آنچه امروز بیش از پیش مورد نیاز به نظر میرسد تکنولوژیهای فکری انسانی است که جلودار آن، نهاد جهاددانشگاهی است که باید فلسفه وجود خود را بار دیگر مرور کند چون قرار بر این است که پشت ما به دانشگاه و روی ما به صنعت و نیازهای کشور باشد و ظرفیت دانشگاه را تبدیل به راهبردهای عملیاتی نمائیم تا زمینه کارآمدسازی ملی و الگوسازی اسلامی- ایرانی پیشرفت و زمینه تمدنسازی نوین اسلامی را فراهم کنیم.

منبع

©2023 . All Rights Reserved